حتی پس از یک فصل فوقالعاده، برای یک سریال تلویزیونی بسیار مهم است که با یک پایانبندی قوی، کار را به سرانجام برساند. یک فینال فصل عالی، خطوط داستانی اصلی را با یک نتیجهگیری رضایتبخش به پایان میرساند و همزمان زمینه را برای فصل بعدی آماده میکند. برخلاف فینالهای کل سریال، فینالهای فصلی وظیفه دوگانهای دارند: هم باید فصل جاری را جمعبندی کنند و هم مخاطب را برای فصل آینده هیجانزده کنند. بهترین فینالهای فصل معمولاً اوج یک خط داستانی طولانی هستند که همه چیز در یک قسمت به نقطه جوش میرسد. این قسمتها اغلب انفجاری هستند، جایی که مخاطرات فیزیکی یا احساسی سریال سرانجام به اوج خود میرسند و اغلب همه چیز را برای فصل آینده برای همیشه تغییر میدهند. با کنار گذاشتن فینالهای کل سریال، در ادامه ۱۰ فینال فصل تلویزیونی را معرفی میکنیم که از ابتدا تا انتها بینقص بودند.
۱۰. “That Went Well” – BoJack Horseman
هر فصل از سریال BoJack Horseman به قسمت یکی مانده به آخر خود میرسد که معمولاً قسمتی تکاندهنده است و نشان میدهد که بوجک (با صدای ویل آرنت) چگونه به روشهای جدید و بدتری به اطرافیانش آسیب میزند. در فصل سوم، این قسمت “That’s Too Much, Man” است که در آن بوجک و سارا لین یک ماه را با هم به خوشگذرانی میگذرانند که با مرگ سارا لین بر اثر اوردوز به پایان میرسد. قسمت بعدی به عواقب این اتفاق میپردازد، در حالی که بوجک غرق در گناه و اندوه است. او سعی میکند به روش خودش با شرکت در بازسازی سریال Horsin’ Around جبران کند، اما در نهایت فرار میکند. این قسمت قدرتمند، فرآیند کنار آمدن بوجک با مرگ سارا لین را با فرار از شهر نشان میدهد که با آن صحنه خیرهکننده تماشای دویدن اسبها به اوج میرسد.
۹. “How Do You Get to Carnegie Hall?” – The Marvelous Mrs. Maisel
فصل چهارم سریال The Marvelous Mrs. Maisel نشان میدهد که میج (ریچل بروزناهان) با عواقب اخراج شدن از تور شای (لروی مککلین) دست و پنجه نرم میکند. ترکیبی از تور فاجعهبار و تبعیض جنسیتی که او همچنان با آن روبرو است، باعث میشود میج این فصل را در یک کلاب بورلسک به نام The Wolford کار کند. سرانجام، در فینال فصل، میج پس از یک سخنرانی قدرتمند از لنی، تلنگری که نیاز داشت را دریافت میکند. این قسمت قدرتمند با حمله قلبی مویشه (کوین پولاک) قاببندی شده که میج را مجبور به ارزیابی مجدد اولویتهایش میکند. او و لنی سرانجام در یک طوفان برفی به احساسات خود جامهی عمل میپوشانند میکنند، اما خوشبختی آنها کوتاه است. این قسمت میج را دقیقاً به جایی میبرد که باید برود و آن صحنه با لنی در تالار کارنگی، یک صحنه پایانی بینقص است.
۸. “Sic Transit Gloria Mundi” – Yellowjackets
سریال Yellowjackets از همان ابتدا به وحشتی که در طبیعت رخ داده بود، اشاره میکرد. مرگ جکی (الا پورنل) در فینال فصل اول یک نقطه عطف واقعی برای خط زمانی گذشته است، زیرا یک مرگ کاملاً قابل پیشگیری (هرچند تصادفی) بود که همه اعضای تیم حداقل تا حدی مسئول آن بودند. بقیه قسمت نیز این موضوع را منعکس میکند، حتی در خط زمانی بزرگسالی که میستی جسیکا را اندکی پس از خلاص شدن از شر جسد آدام میکشد. این قسمت به طور کامل فصل بعدی را در هر دو خط زمانی گذشته و حال زمینهچینی میکند. در گذشته، دختران با مرگ جکی کنار میآیند که بعداً زمینه را برای اولین اقدام آدمخواری آنها فراهم میکند. در زمان حال، نت ربوده میشود و سریال به معرفی لاتی در خط زمانی بزرگسالی اشاره میکند.
۷. “Introduction to Finality” – Community
فینال فصل سوم Community از بسیاری جهات شبیه به فینال کل سریال است، و دلیلش این است که در صورت کنسل شدن سریال، به همین شکل نوشته شده بود. خوشبختانه سریال سه فصل دیگر ادامه یافت و این قسمت در چارچوب اتفاقات بعدی نیز به خوبی عمل میکند. این قسمت نشان میدهد که تروی (دونالد گلاور) دوستانش را ترک میکند تا به مدرسه تعمیرات تهویه مطبوع بپیوندد. این یک قسمت احساسی است که در آن جف سرانجام به زندگی قدیمی خود پشت میکند و دوستان جدیدش را به شغل وکالت قدیمیاش ترجیح میدهد. تروی به نزد دوستانش بازمیگردد، شرلی و پیرس ساندویچفروشی خود را باز میکنند و عابد موفق میشود عابدِ خط زمانی تاریک را شکست دهد. این یک پایان عالی برای فصل است که پس از تاریکترین بخش سریال، همه چیز را با امیدی دوباره به پایان میرساند.
۶. “Day Twenty-Three” – The Wilds
فصل اول The Wilds چندین خط داستانی در حال پیشرفت دارد که همگی در فینال فصل اول به هم میرسند. قسمت قبلی فاش کرده بود که نورا دومین خبرچینی است که برای شرکت و کمک به این آزمایش انتخاب شده است. فینال فصل سپس انگیزه نورا را از طریق فلشبکهای احساسی نشان میدهد که به افشای مرگ دوستپسر سابقش، کوئین، در یک حادثه منجر میشود. پیچشها حتی تکاندهندهتر و وحشتناکتر میشوند، زیرا انگیزههای گرچن نیز فاش میشود. پسر او یکی از شرکتکنندگان اصلی در حادثهای بود که کوئین را کشت، که باعث شد او این آزمایش را طراحی کرده و نورا را در این فرآیند استخدام کند. در جزیره، لیا سعی میکند حقیقت را در مورد نورا فاش کند، که به حمله کوسه و ناپدید شدن نورا ختم میشود. در فلشفوروارد، لیا از اتاقی که در آن نگهداری میشود فرار میکند تا تأسیسات را بررسی کند و در آنجا از وجود جزیره پسران باخبر میشود؛ یک کلیفهنگر بینقص.
۵. “Mac Finds His Pride” – It’s Always Sunny in Philadelphia
بسیاری از فینالهای فصل It’s Always Sunny in Philadelphia میتوانستند هر قسمت دیگری باشند، زیرا گروه را در حال اجرای نقشههای عجیب و غریب همیشگیشان نشان میدهند. به همین دلیل است که وقتی سریال قسمتهای بهخصوص احساسی و تحولآفرین ارائه میدهد، تأثیرگذاری ویژهای دارد. بهترین مثال این موضوع، فینال فصل ۱۳، “Mac Finds His Pride” است. در این قسمت، مک (راب مکالهنی) برای شرکت در رژه افتخار گروه مردد است، بنابراین فرانک (دنی دویتو) او را در تلاشی برای یافتن افتخار در هویتش به عنوان یک مرد همجنسگرا همراهی میکند. بیشتر قسمت بسیار مضحک و اغراقآمیز است تا به لحظهای برسد که مک برای پدرش، لوتر ، آشکارسازی میکند. مک یک رقص خیرهکننده را در زندانی که پدرش در آن است اجرا میکند، که با صحنه دلخراش خروج لوتر به پایان میرسد، اما فرانک میماند و از مک حمایت میکند.
۴. “Can Josh Take a Leap of Faith?” – Crazy Ex-Girlfriend
ربکا بانچ (ریچل بلوم) در طول فصل دوم Crazy Ex-Girlfriend سفری پر فراز و نشیب را طی میکند که به عروسیاش با جاش در فینال فصل دوم ختم میشود. کل سریال تا آن زمان، به سمت لحظهای پیش میرفت که ربکا دقیقاً به چیزی که میخواهد میرسد، فقط برای اینکه بفهمد موضوع اصلاً جاش نیست. همه چیز در این قسمت درخشان است. درست زمانی که به نظر میرسد هیچ راهی برای توقف این عروسی شوم وجود ندارد، جاش ربکا را پای سفره عقد رها میکند زیرا به طور ناگهانی تصمیم میگیرد کشیش شود. سفر احساسی ربکا در این قسمت دلخراش و بسیار متناسب با شخصیت اوست و همه چیز با لحظهای به پایان میرسد که او با تمرکز بر نابود کردن زندگی جاش، از درد عبور میکند.
۳. “Michael’s Gambit” – The Good Place
فینال فصل اول The Good Place یکی از بهترین پیچشهای داستانی در تاریخ تلویزیون را دارد. فصل اول بر روی النور شلستراپ (کریستن بل) متمرکز است که به اشتباه به “مکان خوب” فرستاده شده و سعی میکند فرد بهتری شود تا لو نرود. النور با کمک چیدی موفق میشود و حقیقت را به کل محله اعتراف میکند. در فینال فصل، النور، چیدی، تهانی و جیسون باید انتخاب کنند که کدام دو نفر از آنها به “مکان بد” فرستاده شوند. اینجاست که النور متوجه میشود که آنها از قبل در مکان بد بودهاند و کل محله یک مکان خوب جعلی است که برای شکنجه این چهار انسان طراحی شده است. این یک پیچش بینقص برای پایان فصل و زمینهچینی برای فصل بعدی است، زیرا قسمت با پاک کردن تمام خاطرات آنها از زندگی پس از مرگ توسط مایکل به پایان میرسد.
۲. “The We We Are” – Severance
سریال Severance با همین دو فینال فصلی که تا به حال داشته، نشان داده که میداند چگونه یک فصل را به پایان برساند. فینال فصل اول، “The We We Are”، درست پس از فعال شدن OTC توسط دیلن شروع میشود. در قسمت پایانی فصل، بقیه “اینیها” یک شب فرصت دارند تا کسی را پیدا کنند که بتوانند حقیقت زندگی در طبقه تفکیکشده را به او بگویند. در این فرآیند، چندین بمب خبری فاش میشود. هلی (بریت لاور) میفهمد که او یک ایگن است، ایروینگ متوجه میشود که برت ازدواج کرده و مارک میفهمد که خانم کیسی در واقع همسر “آوتی” اوست. “The We We Are” یک قسمت پر از تنش است که فصل را به طور کامل به پایان میرساند و همزمان چندین خط داستانی اصلی را برای فصل دوم آماده میکند.
۱. “I Live Here Now” – The Leftovers
فینال فصل دوم The Leftovers میبیند که کوین پس از مرگ بیدار میشود، فقط برای اینکه دوباره توسط جان با شلیک گلوله کشته شود. در یک پیچش عالی و به طرز شگفتانگیزی احساسی، وظیفه کوین برای فرار از زندگی پس از مرگ این بار بسیار سادهتر از کاری است که در قسمت “International Assassin” باید انجام میداد. تنها کاری که باید بکند این است که یک آهنگ را در شب کارائوکه هتل بخواند. در نهایت، این صحنه با اجرای دلخراش آهنگ “Homeward Bound” از سایمون و گارفانکل به پایان میرسد. در دنیای زندگان، بازماندگان گناهکار آماده بمبگذاری پل به شهر “معجزه” میشوند. این قسمت به طرز ماهرانهای عنصر گمانهزنی مرگ دوباره کوین را با بازگشت واقعی بازماندگان گناهکار برای یک فینال فصل فراموشنشدنی و دلخراش ترکیب میکند. علیرغم حمله ویرانگر آنها، قسمت با لحظهای امیدوارکننده که کوین دوباره به خانوادهاش میپیوندد، به پایان میرسد.