چه کسی بدش میآید که در دنیایی تاریک و پر از وحشت غرق شود و هیولاهایی که در هر گوشه و کناری کمین کردهاند، انتظارش را بکشند؟ این دقیقاً همان ایده اصلی پشت بازیهایی با ساختار جهانباز و چاشنی ترس است؛ تجربهای که در آن، آزادی عمل میتواند به یک ناراحتی دائمی تبدیل شود و تاریکی، زودتر از هر چیزی شما را پیدا کند.
از تعلیق روانشناختی گرفته تا ناامیدی محض، بیایید در مورد ۱۰ بازی جهانباز با عناصر ترسناک صحبت کنیم. فقط به یاد داشته باشید: در این دنیاها، هیچکس در امان نیست!
1. The Sinking City

تصور کنید یک کارآگاه هستید که در حال تحقیق در شهری سیلزده است؛ شهری که ساکنانش تحت تأثیر اسطورههای نمادین کتولو (Cthulhu) کاملاً دیوانه شدهاند. این خلاصه بازی The Sinking City است. طبیعتاً، گشتوگذار آزادانه در شهر بخش مهمی از بازی است و اتمسفر، مأموریتهای فرعی و اسرار آن فوقالعاده طراحی شدهاند. شاید گیمپلی بعد از مدتی کمی تکراری شود، اما اینکه بازی به شما اجازه میدهد بدون راهنماییهای زیاد در دنیای باز آن کارآگاهی کنید، بسیار ارزشمند است.
2. Days Gone

شاید بگویید Days Gone یک بازی ترسناک سنتی نیست، اما اجازه دهید بگویم گشتوگذار در نسخه پساآخرالزمانی اورگان در شب، آن هم با شخصیت دیکن، تجربهای واقعاً هولناک است. ما در مورد یک جهانباز پر از فریکرها (Freakers) صحبت میکنیم؛ نوعی زامبی منحصربهفرد که باعث میشود برچسبهای کلیشهای “کند و احمق” را برای همیشه فراموش کنید. آنها بسیار سریعتر و تهاجمیتر هستند و یک تهدید واقعی محسوب میشوند. اگر این به تنهایی کافی نبود، فریکرها میتوانند خود را در قالب گلهها (Hordes) سازماندهی کنند؛ تودهای عظیم از زامبیها که مانند یک موجود واحد و مرگبار عمل میکنند.
3. Dying Light 2 Stay Human

من Dying Light 2 را یک بازی اکشن و هیجانانگیز با تم ترسناک میدانم که هنگام گشتوگذار در شب، به لطف وجود والیتیلها (Volatiles)، میتواند بینهایت وحشتناک باشد. اگر این بازی را تجربه کرده باشید، میدانید که شانس فرار از حمله یک والیتیل در طول شب بسیار، بسیار، بسیار کم است. از آنجایی که یکی از تمرکزهای اصلی گیمپلی، قابلیت حرکت در جهان با استفاده از پارکور است، زامبیها نیز ورزشکارتر شدهاند و انواع مختلفی دارند. والیتیلها نیز آخرین مرحله تکامل ویروس با سرعت و قدرت تقویتشده هستند. به من اعتماد کنید، دلتان نمیخواهد به این موجودات نزدیک شوید.
4. Dead Island

با وجود اینکه دنباله این بازی مسیر متفاوتی را در پیش گرفت، نسخه اصلی Dead Island به همراه نقشه جهانباز خود، لحظات ترسناک و وهمآور فراوانی داشت. نکته جالب این است که برخلاف بسیاری از عناوین این لیست، بازی موفق میشود حتی در محیط رنگارنگ و پرجنبوجوش جزیره استوایی خیالی بانوی (Banoi)، حس وحشت را القا کند. این بازی در استفاده از جلوههای صوتی برای ایجاد حس انزوا فوقالعاده عمل میکند و باعث میشود دائماً احساس ناراحتی کنید، بهخصوص وقتی صدای فریاد یک زامبی را میشنوید و نمیدانید از کدام جهت به سراغتان میآید.
5. Deadly Premonition

در Deadly Premonition، ما کنترل یک مأمور FBI را بر عهده میگیریم که باید در مورد قتلی مرموز و آیینی در یک شهر کوچک تحقیق کند. هرگونه شباهت به سریال تویین پیکس (Twin Peaks) اتفاقی نیست، زیرا بازی به شدت از این سریال الهام گرفته است. شما میتوانید آزادانه در این شهر که یک محیط جهانباز است گشتوگذار کنید و اسرار پنهان، آیتمهای جمعکردنی و مأموریتهای فرعی فراوانی در انتظار کنجکاوی شما هستند. من عاشق کنترلهای عجیب و خشک آن هستم که با حال و هوای داستانی و اتمسفر بازی کاملاً هماهنگ است و آن را به یک guilty pleasure محترم تبدیل کرده.
6. Subnautica

یکی از بزرگترین ترسهای من، ترس از دریاست. این ایده ساده که موجودات ناشناختهای در زیر آب کمین کردهاند، لرزه بر اندامم میاندازد. به همین دلیل چند ساعتی Subnautica بازی کردم، تصادفاً با یک ریپر لویاتان (Reaper Leviathan) روبرو شدم و با آرامش کنسولم را خاموش کردم و با خودم گفتم: “نه، ممنون، همین کافیه”. این یک بازی جهانباز زیر آب است که هدف شما بقا، کشف مناطق جدید و البته رویارویی با خطراتی است که ترجیح میدهم از ذهنم پاکشان کنم.
7. Pathologic 2

شاید Pathologic 2 دقیقاً ترسناک نباشد، اما وحشتی اگزیستانسیال و خالص را در یک محیط جهانباز ارائه میدهد که میتواند همزمان شما را وحشتزده و مضطرب کند. این یک تجربه عمیقاً اتمسفریک با مکانیکهای مجازاتکننده در مورد طاعونی است که شهری را ویران کرده و اکنون جان افراد بیشماری در دستان شماست. از ابتدا تا انتها، باید با تصمیمات اخلاقی بسیار دشوار و ایدههای ترسناکی مانند حتمی بودن مرگ، کمبود منابع و فقدان انسانیت دستوپنجه نرم کنید. با این حال، اگر به ژانر وحشت علاقه دارید، این یک تجربه قدرتمند و ضروری است.
8. The Forest

شما تنها بازمانده سقوط هواپیما در جزیرهای مرموز هستید و باید راهی برای زنده ماندن پیدا کنید. این ممکن است چندان ساده نباشد، زیرا این مکان پر از اسرار مرگبار است. این میتوانست توصیف سریال Lost باشد، اما در واقع داستان The Forest است. چیزی که این بازی ترس و بقا را از آن سریال متمایز میکند این است که اسرار آن حتی تاریکتر و ترسناکتر هستند و با قبیلهای از انساننماهای جهشیافته و آدمخوار سروکار دارید. آنها در روستاها و غارهای زیرزمینی زندگی میکنند و خصومتشان به تدریج و بسته به اقدامات بازیکن افزایش مییابد.
9. Darkwood

شاید برخی بگویند Darkwood یک بازی نیمهجهانباز است، اما به شما اجازه میدهد در طول روز آزادانه پرسه بزنید و چنان تجربه غوطهورکننده و ناراحتکنندهای ارائه میدهد که نادیده گرفتن آن یک جنایت است. هدف شما زنده ماندن در جنگلی کاملاً تاریک با استفاده از سیستمهای ساختوساز و منابع محدود است. بقای شما کاملاً به خودتان بستگی دارد. چیزی که آن را واقعاً برای من منحصربهفرد میکند، گیمپلی چالشبرانگیز و زاویه دید از بالا به پایین آن است که به طرز شگفتانگیزی ترسناک از آب درآمده!
10. Project Zomboid

نمیتوانم بگویم چند بار با بازی کردن Project Zomboid ترسیدهام، زیرا این بازی به خوبی ناامیدی و وحشتی را که در آغاز یک آخرالزمان زامبی به وجود میآید، به تصویر میکشد. همه چیز در مورد نمردن و زنده ماندن تا جای ممکن در یک نقشه جهانباز عظیم در کنتاکی است. این بازی شما را تشویق میکند تا برای به دست آوردن سلاحها، زرهها و تجهیزات بهتر آزادانه کاوش کنید. به نظر من، این یکی از کاملترین، واقعیترین و دقیقترین بازیهای بقای موجود است که با وجود محدودیتهای بصری، موفق میشود واقعاً آزاردهنده و ترسناک باشد.