سبک هنری در بازیهای ویدیویی یکی از حیاتیترین عوامل در شکلدهی به تجربه بازیکن است. اگرچه این موضوع تا حد زیادی به سلیقه شخصی شما بستگی دارد، یک سبک هنری متمایز میتواند لحن و اتمسفر کلی بازی را تعریف کرده و شما را برای ساعتها غرق در گیمپلی کند. بدون یک استایل بصری منسجم و چشمنواز، حتی وسیعترین دنیاهای بازی نیز بیروح و توخالی به نظر خواهند رسید. در این میان، برخی از بازیهای جهانباز با ارائه سبکهای هنری بینظیر، تجربه کاوش و پیشروی در بازی را دوچندان لذتبخش میکنند. این سبکهای متنوع، از طراحی کاراکترها گرفته تا محیطهای پویا و غوطهورکننده، به شکلی استادانه جنبههای کلیدی بازی را به نمایش میگذارند. در ادامه این مطلب در 7thverse، به معرفی ۱۰ بازی جهانباز میپردازیم که با سبک هنری خیرهکننده و بهیادماندنی خود، از دیگر عناوین متمایز شدهاند.
۱۰. No Man’s Sky
سفر، تنها مقصد است
- تاریخ انتشار: ۹ آگوست ۲۰۱۶
بازی No Man’s Sky که بیشترین الهام خود را از رمانها و آثار هنری علمی-تخیلی دهههای ۷۰ و ۸۰ میلادی گرفته، یک عنوان علمی-تخیلی و ماجراجویی-اکشن است که حول محور کاوش میچرخد. شما کنترل یک کاوشگر سیارهای ناشناس را بر عهده میگیرید و با یک سفینه فضایی خراب به سمت لبه کهکشان حرکت میکنید. در حالی که یک روایت کلی وجود دارد که در آن باید از اسرار دنیای بازی پرده بردارید، هدف مشخصی در بازی تعریف نشده است.
وقتی صحبت از سبک هنری به میان میآید، جلوههای بصری آن به هر سیاره جذابیت دنیایی دیگر و حال و هوای رتروفوتوریستی میبخشد. تاثیرگذارتر اینکه، سیارات بینهایت و تولید شده به روش رویهای آن تضمین میکنند که هیچ دو سیارهای شبیه به هم به نظر نرسند.
اگر از آن دسته بازیکنانی هستید که گشتوگذار بدون دغدغه ماموریتها را ترجیح میدهند، No Man’s Sky همچون یک رویای کیهانی است که در آن کاوش حرف اول را میزند و به همین دلیل، عنوانی عالی برای شروع این لیست در سونورس محسوب میشود.
۹. Tchia
جادوی جزیره در دستان تو
- تاریخ انتشار: ۲۱ مارس ۲۰۲۳
Tchia یک بازی اکشن-ماجراجویی دلربا است که در مجمعالجزایری گرمسیری و فرهنگمحور جریان دارد و نقطه برجسته اصلی آن، سبک هنری جذاب و مکانیکهای گیمپلیاش است. شما در نقش دختری جوان به نام چیا بازی میکنید که باید پدر ربوده شدهاش را با استفاده از توانایی پرش روح خود نجات دهد؛ این توانایی به او اجازه میدهد کنترل بیش از ۳۰ حیوان و بیش از صد شیء بیجان را به دست بگیرد.
این بازی از زیباییشناسی آبرنگ، طراحی شخصیتهای سل-شید و پسزمینههای بافتدار الهام گرفته است. این جلوههای بصری به کاوش لذتبخش بازی میافزایند، در حالی که شما نقاط مورد علاقه جدید، ماموریتهای جانبی و NPCهای متعدد را در طول سفر خود کشف میکنید.
Tchia یک تجربه کاوشی فوقالعاده همراه با داستانپردازی دقیق و سیستم حرکتی قدرتمند ارائه میدهد. با این حال، به نظر میرسد بازی در بخش مکانیکهای مبارزه کمی کاستی دارد.
۸. No More Heroes
کلکسیونهای انیمهای ارزان نیستند!
- تاریخ انتشار: ۲۲ ژانویه ۲۰۰۸
No More Heroes یک بازی اکشن-ماجراجویی است که دارای جلوههای بصری کارتونی است و به طور یکپارچه زیباییشناسی انیمه، بازیهای رترو و فرهنگ پانک را با سینمای غرب ترکیب میکند. شما در نقش تراویس تاچداون، یک اوتاکو که در فقر زندگی میکند، بازی میکنید و قصد دارد برای گذران زندگی به برترین قاتل تبدیل شود. برای این کار، باید تمام قاتلان انجمن قاتلان متحد (United Assassins Association) را در قالب مبارزات رتبهبندی شده شکست دهید که نیازمند پول درون بازی است.
شما همچنین میتوانید برای کسب درآمد، شغلهای پارهوقت متعددی را انجام دهید که به عنوان محتوای جانبی بازی عمل میکنند، اما این ماموریتها به دلیل وظایف یا اهداف تکراریشان ممکن است صرفاً یک پسزمینه احساس شوند.
آنچه این بازی را از نظر ما ارزشمند میکند، سبک سل-شید آن است که کاملاً با انرژی آشوبناک و حس شوخطبعی عجیب و غریبش مطابقت دارد. علاوه بر این، مدلهای شخصیت منحصربهفرد، انیمیشنهای مرگ اغراقآمیز و مکانیکهای مبارزه روان، هویتی متمایز به آن میبخشند که آن را از دیگر عناوین جدا میکند.
۷. Don’t Starve
فضایی گوتیک به سبک تیم برتون
- تاریخ انتشار: ۲۳ آوریل ۲۰۱۳
Don’t Starve به عنوان یک بازی مستقل بقا با سبک هنری گوتیک کاغذی، یک عنوان تعریفکننده سبک است که حول هر چیزی که عنوانش نشان میدهد میچرخد. بهعلاوه، بازی حتی دارای مکانیزم مرگ دائمی (permadeath) است تا به تدریج منحنی سختی را افزایش دهد. شما میتوانید در نقش شخصیتهای قابل بازی متعددی بازی کنید و هدف، به تعویق انداختن مرگ و زنده ماندن تا حد امکان است.
اگرچه در ابتدا ممکن است دورهای بازی کوتاهتر باشند، اما پس از عبور از منحنی یادگیری، زنده ماندن بهطور نامحدود غیرممکن نیست. به لطف مکانیکهای چالشبرانگیز و طراحی دنیای آن، بسیاری از بازیکنان تا پایان بازی میخکوب صفحه نمایش بودهاند.
لحن بصری Don’t Starve استادانه حس خطر و شوخطبعی را القا میکند و طعم منحصربهفردی به بازی میافزاید. صادقانه بگوییم، آنچه در ذهن ما ماندگار شد، جذابیت الهام گرفته از تیم برتون و سبک هنری آن بود که وحشت بازی را به آشوبی غریب و سرگرمکننده تبدیل میکرد.
۶. Sable
یک اثر هنری با طراحی دستی
- تاریخ انتشار: ۲۳ سپتامبر ۲۰۲۱
Sable فاقد مبارزه یا پیشرفت خطی است، اما با سبک هنری الهام گرفته از آثار “موبیوس” (Moebius)، شما را شگفتزده میکند. در عوض، این بازی کاوش گسترده همراه با آزادی عمل بسیار زیاد برای پیمودن دنیای خود را ارائه میدهد. شما در نقش دختری جوان به نام سیبل، سفری را برای یافتن ماسکی مناسب در سراسر صحرای ویران میدن (Midden) آغاز میکنید تا به قبیله عشایری خود بازگردید.
در حالی که بازیهای زیادی با سبک هنری نقاشیشده با دست وجود دارند، میتوان با اطمینان Sable را به دلیل جلوههای بصری استایلایز شده و مناظر دیدنیاش در این لیست گنجاند.
چند مشکل فنی و پازلهای نهچندان جذاب ممکن است مانع از تحسین کامل زیبایی آن شوند. اما با چشمپوشی از این مسائل، معتقدیم که کاوش در دنیای آن بهتنهایی میتواند تجربهای مسحورکننده باشد که نباید از دست داد.
۵. Eastshade
قلممو قدرتمندتر از شمشیر است
- تاریخ انتشار: ۱۳ فوریه ۲۰۱۹
مانند عنوان قبلی، Eastshade شما را به یک سفر ماجراجویی شگفتانگیز میبرد که شما را در شگفتی فرو خواهد برد. ما در سونورس هنوز هم مسحور سبک هنری نقاشیگونه آن هستیم که به شکلی بینقص با داستان بازی همسو شده است. شما نقش یک نقاش انسان را بر عهده میگیرید که باید در چهار مکان مختلف در قلمرو جزیرهای ایستشید، پر از حیوانات انساننما، سفر کند. به عنوان یک نقاش، باید به این مکانها سفر کنید تا نقاشیهای خود را کامل کنید، که کاوش را در قلب این بازی قرار میدهد.
با این حال، شایان ذکر است که Eastshade یک شبیهساز پیادهروی نیست، زیرا دارای مکانیکهای گیمپلی، پیشرفت و روایتی منسجم است که کل بازی را پیش میبرد. با این اوصاف، سبک هنری و جلوههای بصری آن شما را وادار میکند ساعتهای بیپایانی را صرف کاوش در آن کنید. اگر به دنبال یک بازی آرام با محوریت کاوش هستید، این بازی به خاطر طراحی دنیای منحصربهفرد و اتمسفرش ارزش بازی کردن را دارد.
۴. Paradise Killer
کارآگاهی در دل هرجومرج ویپورویو
- تاریخ انتشار: ۴ سپتامبر ۲۰۲۰
برای طرفداران معماهای قتل کارآگاهی، تجربه تمرکز غیرخطی Paradise Killer، که به شما امکان گشتوگذار بیپایان را میدهد، بسیار جذاب است. در واقع، حتی ممکن است بتوانید بازی را بدون حل معمای اصلی به پایان برسانید. این بازی در جزیره پارادایس ۲۴ (Paradise Island 24) جریان دارد، جایی که شما در نقش کارآگاهی به نام لیدی لاو دایز (Lady Love Dies) بازی میکنید که پس از ۳۰۰,۰۰۰ روز تبعید، برای یافتن قاتل فرستاده شده است. بیش از این داستان را فاش نمیکنیم، زیرا روایت آن بسیار فراتر از چیزی است که ممکن است انتظار داشته باشید.
اما آنچه Paradise Killer را به تجربهای بیچون و چرا گیجکننده تبدیل میکند، سبک هنری و زیباییشناسی ویپورویو آن است. طراحی دنیای نئونی آن کاملاً با فهرست شخصیتهای جذاب، که مظنونین شما نیز هستند، مطابقت دارد. با ارائه یک تجربه کارآگاهی منحصربهفرد، نکته قابل تحسین این است که بازی به شما اجازه میدهد سرنخها را پیدا کرده و در محیط عجیب و غریب آن غرق شوید.
۳. Valheim
ماجراجویی وایکینگی
- تاریخ انتشار: ۲ فوریه ۲۰۲۱
همه ما عاشق بازیهای بقا در جهان باز هستیم، اینطور نیست؟ اگر هم نه، Valheim ممکن است شما را با سبک هنری چشمگیرش، از کاوش گرفته تا نورپردازی اتمسفریک، شگفتزده کند. این بازی مستقل بقا و اکشن RPG که در دنیای خیالی والهیم جریان دارد، از اساطیر نورس الهام گرفته است. شما در نقش یک وایکینگ سقوط کرده قرار میگیرید که با شکست دادن دشمنان، ساختن پناهگاه و ساخت منابع برای تحمل دنیایی بیرحم، زنده میماند.
با یک سبک هنری دوستداشتنی، این بازی پر از بافتهای با وضوح پایین و زیبا است که منجر به ایجاد فضایی منحصربهفرد و آرام میشود. مناظر چشمنواز آن که به طرز استثنایی جذابیت رترو بازیهای سهبعدی کلاسیک را به تصویر میکشند، فراموشنشدنی هستند.
با این وجود، کاوش و مبارزه در Valheim میتواند به همان اندازه که بازی نفسگیر است، بیرحمانه باشد. این بازی میتواند در ابتدا برای مبتدیان منحنی سختی تندی داشته باشد، اما با پیشرفت بهتر میشود.
۲. The Legend Of Zelda: Breath Of The Wild
بدون احساس فوریت
- تاریخ انتشار: ۳ مارس ۲۰۱۷
بیایید صادق باشیم، The Legend of Zelda: Breath of the Wild با سبک هنری سل-شید پر جنب و جوش خود، که به شدت از استودیو جیبلی الهام گرفته، استانداردها را برای کل این مجموعه بالا برد. شکی نیست که طراحی جهان باز و سبک هنری آن بر عنوان بعدیاش نیز تأثیر گذاشته است. شما نقش لینک فراموشکار را بر عهده میگیرید که پس از ۱۰۰ سال خواب بدون هیچ خاطرهای از گذشتهاش، از جمله نام و هدفش، بیدار میشود.
به دلیل این نوع روایت، Breath of the Wild تجربهای غوطهورکنندهتر ارائه میدهد. در حالی که باید خاطرات خود را بازیابی کرده و پادشاهی هایرول را از دست گنون نجات دهید، نحوه رسیدن به آنجا کاملاً به شما بستگی دارد.
بهترین بخش این بازی کاوش و ساختوساز است که به شما امکان پیشرفت غیرخطی رضایتبخشی را برای غرق شدن کامل در بازی میدهد. این عنوان زلدا به جای تمرکز بر وفاداری بصری، به خاطر جلوههای بصری استایلایز شده و طراحی محیطی سادهاش متمایز است و کاوش را به تجربهای بصری ارزشمند تبدیل میکند.
۱. Ghost Of Tsushima
رویاهای آکیرا کوروساوا زنده میشوند
- تاریخ انتشار: ۱۷ جولای ۲۰۲۰
Ghost of Tsushima به خاطر کاوش زیبا و مناظر هنریاش که مانند یک نقاشی بیعیب و نقص به نظر میرسند، جایگاه نخست را به خود اختصاص میدهد. این بازی که در ژاپن فئودالی جریان دارد و از آثار آکیرا کوروساوا الهام گرفته، سبک هنریاش رئالیسم را با ترکیببندی سینمایی در هم میآمیزد. شما کنترل جین ساکای را بر عهده میگیرید که پس از شکست در برابر ناوگان مهاجمان مغول، بین اصول جنگجوی سامورایی و سبک بازی مخفیکارانه شبح، استراتژی میچیند.
با توجه به اینکه Ghost of Tsushima هیچ نشانگر مکانی (waypoint) ندارد، کاوش به طرز پاداشدهندهای شهودی است، زیرا باید باد وزان یا پرندگانی را دنبال کنید که شما را به نقاط مورد نظر هدایت میکنند. چنین عناصر طبیعی در سبک هنری پایدار باقی میمانند، همانطور که شاهد سبک هنری واقعگرایانه آن هستید. به عنوان مثال، میتوانید با رفتن به هر چشمه آب گرم برای افزایش حداکثر سلامتی خود استراحت کنید یا پرندگان را برای یافتن غنائم، ماموریتهای جانبی و مکانها دنبال نمایید.